

.jpg)
بازار تبریز آنلاین- موسی کاظمزاده : هفته کتاب هر سال فرصتی ارزشمند است تا جامعه بار دیگر به اهمیت کتاب و کتابخوانی توجه کند و نقش آن را در شکلدهی فرهنگ، دانش و تفکر بررسی نماید. با این حال، در سالهای اخیر، کتاب با چالشی جدی روبهرو شده که کمتر در رسانهها به آن پرداخته شده است: عصر کوتاهخوانی و محتوای لحظهای که عادتهای ذهنی ما را تغییر داده است. این پدیده نه تنها بر میزان مطالعه تأثیر گذاشته، بلکه توانایی ما در تفکر عمیق، تحلیل و درک مطالب پیچیده را نیز کاهش داده است.
با ظهور شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و محتوای تصویری کوتاه، ذهن بشر به سرعت واکنش نشان دادن و پردازش اطلاعات سطحی عادت کرده است. مطالعه یک کتاب نیازمند تمرکز طولانی، صبر و درک عمیق است، در حالی که رسانههای دیجیتال همواره تلاش میکنند توجه ما را به محتوای کوتاه و سریع جلب کنند. این تغییرات، حتی اگر نا محسوس باشند، به تدریج عادت ذهنی ما را تغییر میدهند و کتاب به عنوان یک ابزار تمرین تفکر و تعمق، قربانی خاموش این تحول شده است.
کتاب در عصر کوتاهخوانی تنها مانده است
بر اساس مطالعات روانشناسی، مغز انسان برای پردازش و نگهداری اطلاعات پیچیده نیازمند تمرین مستمر است. مطالعه طولانی و پیوسته کتاب، یکی از مهمترین روشهای پرورش این توانایی است. اما وقتی بیشتر وقت خود را صرف محتوای کوتاه و لحظهای میکنیم، ظرفیت تمرکز و تحلیل ما کاهش مییابد. این موضوع نه تنها بر علاقه به کتاب اثر میگذارد، بلکه بر کیفیت مطالعه نیز تأثیر مستقیم دارد. افراد ممکن است کتاب بخرند یا در ظاهر مطالعه کنند، اما از عمق فهم و تحلیل آن بهرهای نبرند.
یکی دیگر از ابعاد این مشکل، کمبود تجربه عاطفی با کتاب در کودکی و نوجوانی است. بسیاری از ما با کتاب به عنوان یک وظیفه یا ابزار آموزشی آشنا شدهایم و نه به عنوان یک دوست و همراه لحظههای زندگی. این تجربه ناقص باعث شده است که حتی بزرگسالان نیز هنگام مواجهه با کتاب، آن را به عنوان فعالیتی دشوار و زمانبر ببینند، در حالی که کتاب میتواند منبع لذت، آرامش و الهام باشد. بدون ایجاد ارتباط عاطفی با کتاب، تلاشهای تبلیغاتی در هفته کتاب و سایر برنامههای فرهنگی اثر کمتری خواهند داشت.
فراموششدگان قفسهها؛ چگونه کوتاهخوانی ذهن ما را تغییر میدهد
با توجه به این چالشها، هفته کتاب باید فراتر از جشن خرید و توزیع کتاب باشد و فرهنگ کتابخوانی عمیق و مستمر را در جامعه ترویج دهد. لازم است رسانهها، مدارس، کتابخانهها و نهادهای فرهنگی، برنامههایی طراحی کنند که مطالعه را به تجربهای جذاب و ملموس تبدیل کند، نه صرفاً یک فعالیت اجباری. کارگاههای داستانخوانی، باشگاههای کتاب، جلسات نقد و بررسی و معرفی کتابهای متناسب با گروههای سنی مختلف میتوانند در این زمینه مؤثر باشند.
همچنین، نویسندگان و ناشران نیز نقش مهمی در بازگرداندن جذابیت کتاب دارند. ارائه آثار با محتوای بومی، داستانهایی با قهرمانان ملموس و مرتبط با زندگی روزمره، و طراحی ظاهری جذاب و قابل دسترس برای نسل جوان، میتواند انگیزه مطالعه را افزایش دهد. این اقدامات نه تنها به فروش کتاب کمک میکند، بلکه جامعه را به سوی تفکر عمیق، خلاقیت و تحلیل بهتر اطلاعات هدایت میکند.
وقتی کتاب سکوت میکند؛ نسل دیجیتال در دام کوتاهخوانی
در نهایت، باید پذیرفت که خطر واقعی برای کتاب تنها ناشی از کمبود عرضه یا تبلیغ ناکافی نیست، بلکه تغییر عادات ذهنی و فرهنگی جامعه است که مطالعه عمیق را به حاشیه رانده است. هفته کتاب، فرصتی طلایی است تا این مسئله روشن شود و راهکارهایی عملی برای مقابله با آن ارائه شود. کتابخوانی صرفاً یک فعالیت فردی نیست؛ بلکه سرمایهای جمعی برای رشد فکری و فرهنگی جامعه است.
به همین دلیل، لازم است رسانهها و متولیان فرهنگی به جای تمرکز صرف بر فروش و معرفی کتاب، به کیفیت مطالعه، تجربه شخصی با کتاب و توانایی تفکر عمیق توجه ویژه داشته باشند. تنها در این صورت است که کتاب میتواند از یک محصول فرهنگی به یک نیروی تحولآفرین در جامعه تبدیل شود و جایگاه واقعی خود را بازیابد.
هفته کتاب فرصتی است تا به خود یادآوری کنیم که کتاب و مطالعه، نه تنها وسیلهای برای یادگیری، بلکه عامل حفظ هویت فرهنگی، ارتقای خرد جمعی و توسعه فردی است. اگر میخواهیم نسلی خلاق، تحلیلگر و توانمند داشته باشیم، باید از همین امروز توجه خود را به بازگرداندن کتاب به مرکز زندگی فکری جامعه معطوف کنیم و آن را از وضعیت قربانی خاموشی نجات دهیم.