بازار تبریز آنلاین - رسانههای اجتماعی به طور فزایندهای برای درک و تعامل مردم با انتخابات، به یک ابزار مرکزی مبدل شده اند. این امر اثرات مثبتی داشته است؛ مثل افزایش مشارکت رأیدهندگان، بهخصوص جوانان و اعضای جوامع حاشیهنشین. وجود رسانههای اجتماعی به افزایش شفافیت در پیکارهای انتخاباتی هم کمک کرده است، چرا که قابلیت روزآمد کردن سریع، به خبرنگاران اجازه میدهد بر کمپینهای انتخاباتی نظارت بهتری داشته باشند.
با این وصف، رسانههای اجتماعی انتشار اطلاعات غلط و اطلاعات جعلی را تسهیل میکند که در درازمدت میتواند اعتماد مردم را به نهادهای دموکراتیک تضعیف کند. رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند میدانی برای آزار و اذیت و زورگویی سایبری باشند که نامزدهای انتخاباتی، فعالان و خبرنگاران، ممکن است از آن رنج ببرند و برای بازیگران خارجی، مثلاً با دستکاری نظرات همگانی درباره یک نامزد، امکان و فرصت مداخله در روند انتخابات را فراهم کنند. الگوریتمهای رسانههای اجتماعی حاوی حبابهای فیلتر و اتاقهای اکو هم هستند که کاربران را در معرض محتوایی قرار میدهند که با باورهای آنها همخوانی دارند.
تعامل با مخاطبان در رسانههای اجتماعی
امروز مردم به طور فزایندهای اخبار را از رسانههای اجتماعی دریافت میکنند. برای تعامل با مخاطبان در رسانههای اجتماعی، الگویی که برای همه و در همه جا قابل استفاده باشد وجود ندارد، اما چند نکته کلیدی هست که با بهکاربردن آنها میتوانید تعامل خود را با مخاطبانتان افزایش دهید:
ایجاد تنوع در محتوا: بکوشید که محتوای شما شامل عکس، ویدیو، نمودار، اینفوگرافیک و نظرسنجی باشد تا بهتر بتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.
پاسخ دادن به کامنتها (نظرات): در اتاق خبر خود درباره زمان و چگونگی پاسخ دادن به کامنتها و پرسشهای مخاطبان در رسانههای اجتماعی، راهکارهای مشخصی داشته باشید و آنها را عملی کنید. توجه داشته باشید که پاسخ دادن مداوم به نظرات، میزان تعامل شما را با مخاطبان افزایش میدهد و رابطهتان را با آنها تقویت میکند. همزمان اما، حفظ روند پاسخگویی، زمانبر است و نیازمند صرف نیروی بسیار.
تعامل با مخاطبان: حتی اگر نمیتوانید به طور پیوسته به کامنتهای مخاطبان پاسخ بدهید، این نکته کلیدی را فراموش نکنید که به مخاطبان خود این احساس را منتقل کنید که از راه رسانههای اجتماعی در پوشش خبری شما نقش دارند. برای مثال میتوانید حسابهای کاربری مخاطبان را دنبال کنید، پستهای آنها را بازتوییت کنید و درباره مسائل مختلف نظرسنجی یا رأیگیری کنید.
داشتن برنامههای زنده: اسپیس (Spaces) در ایکس (توییتر سابق)، و لایو اینستاگرام و فیسبوک، راههای مؤثری برای برقراری ارتباط با مخاطبان و پاسخ دادن به سؤالات آنان است. بهکارگیری این شیوهها میتواند مخاطبان شما را به صورت پویاتری در برنامهها دخیل کند و این احساس را در آنها به وجود بیاورد که در رسانه یا خبررسانی شما نقش بزرگتری دارند.
هرچه به برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، استفاده از این تکنیکها میتواند به رسانههای خبری کمک کند از مخاطبان خود در رسانههای اجتماعی بهترین بهره را ببرند. میس قات میگوید: «رویدادهایی که ما پوشش میدهیم، تنها در خیابانها و حوزههای رأیگیری اتفاق نمیافتند، بلکه در اینترنت هم رخ میدهند؛ جایی که میتواند رقابت میان نامزدان، رسواییها، موارد تخطی، آمال و آرمانهای رأیدهندگان و نگرانیهای آنها را پیدا کرد.»
جلوگیری از انتشار اطلاعات جعلی و نادرست پیرامون انتخابات
رسانههای اجتماعی مملو از اطلاعات غیر دقیق است. محتوای شما درباره انتخابات، معمولاً در کنار محتوای گمراهکننده، به دنبالکنندگان شما نشان داده خواهد شد. به گفته قات: «رسانههای اجتماعی برای اطلاعات نادرست و جعلی مثل یک زمین حاصلخیز است؛ چرا که همرسانی اطلاعات در آن به طور سریع و فراگیر انجام میشود.»
هر پیامی که به خشونت، تبعیض، تنشهای اجتماعی و سیاسی، افترا و یا دشمنی با یک گروه مردمی خاص بر اساس خصوصیتهای ذاتی آنها دامن میزند، میتواند گفتار نفرتپراکنانه تلقی شود. کمال تأکید میکند که بین انتقاد شدید سیاسی یا اجتماعی و گفتار نفرتپراکنانه، تفاوت مهمی وجود دارد.
در جریان انتخابات که مردم بیش از هر زمان دیگری تهییج میشوند، ممکن است از سوی کمپینهای انتخاباتی، نامزدان و هواداران آنها سخنان نفرتآمیزی منتشر شود. ممکن است خبرنگاران هدف این سخنان باشند؛ حتی همزمان با آنکه با این نوع سخنان، مقابله میکنند. کمال توصیه میکند که برای تشخیص این که گفته یا بیانیهای، حاوی گفتار نفرتآمیز است یا نه، با نهادهای مدنی و متخصصانی که در زمینه شناسایی این گونه گفتار تجربه دارند، مشورت کنید.
مهمتر از همه این است که به صورتی با گفتارهای نفرتآمیز مقابله کنید که ناخواسته، سبب میدان دادن به آن نشوید و بُردِ آن را افزایش ندهید. مثل همیشه، اطلاعات را قبل از انتشار با رجوع به چندین منبع تأیید کنید.
* برگرفته از نوشته Devin Windelspecht