

.jpg)
بازار تبریز آنلاین - موسی کاظم زاده : انحلال رسمی شورای اسلامی شهر سهند شاید در نگاه نخست یک تصمیم اداری برای حل بحران داخلی شورا به نظر برسد، اما در واقع نشانهای از بحرانی عمیقتر در حکمرانی شهری است؛ بحرانی که ریشه آن را باید در ساختار، آموزش و فرهنگ مدیریت محلی در شهرهای جدید جستوجو کرد. سهند، شهری که قرار بود الگویی برای زندگی ایمن، سالم و مدرن در نزدیکی کلانشهر تبریز باشد، امروز درگیر مشکلاتی شده که نهتنها توسعه آن را به چالش کشیده، بلکه پرسشهایی اساسی درباره کارآمدی نهاد شورا در شهرهای نوپا مطرح کرده است.
سهند در آینه حکمرانی؛ شهری برای آینده که در گذشته مانده است
شهر سهند در حدود ۲۰ کیلومتری جنوبغربی تبریز قرار دارد و با هدف اسکان بخشی از جمعیت فزاینده این کلانشهر در دهه هفتاد خورشیدی پایهگذاری شد. جمعیت رسمی آن در سرشماری ۱۳۸۵ تنها حدود ۱۳ هزار نفر بود، اما برآوردهای غیررسمی امروز از سکونت بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این شهر حکایت دارد. چنین رشد سریعی، سهند را به یکی از پرشتابترین شهرهای جدید کشور تبدیل کرده است؛ شهری که با نام «شهر سالم و ایمن» شناخته میشود و قرار بود نمونهای از زندگی شهری برنامهریزیشده، با دسترسی مناسب به خدمات، حملونقل، فضاهای سبز و سکونتگاههای استاندارد باشد. با این حال، رشد جمعیت، پیچیدگیهای اقتصادی و ضعف مدیریت محلی سبب شد این تصویر ایدهآل را در این ایام و در سالهای اخیر با چالشهای جدی روبهرو شود.
انحلال شورای اسلامی شهر سهند در نتیجهی مجموعهای از تخلفات، تعلیقها و درگیریهای درونی رخ داد. طبق اعلام فرماندار اسکو، شش نفر از هفت عضو شورا به دلیل تخلفات مالی تعلیق شدند و اعضای علیالبدل جایگزین آنها شدند. اما حتی پس از این جایگزینی نیز شورا نتوانست به کارکرد مؤثر خود بازگردد. دو عضو شورا با عدم حضور در جلسات رسمی، مانع از رسمیت یافتن نشستها شدند و در نتیجه، شورا عملاً از کار افتاد. در نهایت، با طی مراحل قانونی، استانداری آذربایجانشرقی وظایف شورا را به معاونت عمرانی خود واگذار کرد. این اتفاق اگرچه از نظر حقوقی اقدامی موقت است، اما در عمل به معنای تعلیق یکی از مهمترین نهادهای مردمسالاری محلی در شهری است که بیش از هر زمان به مشارکت شهروندان نیاز دارد.
از شهر ایمن تا شوراى منحل؛ روایت ناتمام توسعه در سهند
شوراهای اسلامی شهر و روستا بهعنوان نماد «حکومت مردم بر مردم» در قانون اساسی جایگاهی ویژه دارند. قرار بود این شوراها با اتکا بر رأی مستقیم مردم، فاصله میان دولت و شهروندان را کاهش دهند و تصمیمگیری درباره امور شهری را از سطح مرکز به سطح محلی منتقل کنند. اما تجربه سهند نشان داد که اگر زیرساختهای فرهنگی، آموزشی و نظارتی کافی برای اداره چنین نهادهایی فراهم نشود، شورا به جای محلی برای تصمیمسازی جمعی، به عرصهای از رقابتهای شخصی و منافع کوتاهمدت تبدیل میشود. در سهند، اختلافنظر بر سر انتخاب شهردار، بهجای گفتوگو و اقناع، به تحریم جلسات و در نهایت فلج شدن نهاد شورا انجامید.
از سوی دیگر، ساختار شهرهای جدید نیز خود در بروز چنین بحرانهایی بیتأثیر نیست. شهرهایی مانند سهند معمولاً بهصورت برنامهریزیشده و با مدیریت شرکت عمران شهرهای جدید شکل میگیرند، اما پس از رشد جمعیت، ادارهی آنها به شهرداری و شورا واگذار میشود. این انتقال، اگر بدون آمادهسازی مدیریتی و نهادی انجام شود، باعث دوگانگی در تصمیمگیریها و ناهماهنگی میان بخشهای مختلف شهری میشود. سهند دقیقاً در چنین وضعیتی قرار دارد: شهری با ساختار فیزیکی نو اما با نظام اداری و سیاسی ناپایدار. در حالی که از نظر کالبدی، سهند بهعنوان شهر ایمن و استاندارد طراحی شده، از نظر نهادی هنوز در مرحلهی آزمون و خطا است.
شهر ایمن، شورای معلق؛ آزمون سخت مردمسالاری در سهند
افزون بر این، ضعف در آموزش و شفافیت مالی در شوراهای محلی موجب شده زمینهی بروز تخلفات و بیاعتمادی عمومی فراهم شود. تعلیق شش عضو شورا به دلیل تخلفات مالی، هرچند نشانهی اجرای قانون و نظارت است، اما از سوی دیگر، ضربهای سنگین به اعتبار شورا نزد افکار عمومی وارد کرده است. وقتی شهروندان میبینند که نهاد منتخب آنها به دلیل فساد یا اختلافات شخصی منحل میشود، اعتمادشان به سازوکار انتخاباتی و مشارکت مدنی کاهش مییابد. این بیاعتمادی در بلندمدت به کاهش مشارکت در انتخابات شوراها و بیمیلی مردم نسبت به مسئولیتپذیری اجتماعی منجر خواهد شد.
اکنون که وظایف شورای شهر سهند به معاونت عمرانی استانداری واگذار شده، باید از این تجربه بهعنوان فرصتی برای بازاندیشی در حکمرانی محلی استفاده کرد. شهرهای جدید به سازوکارهای متفاوتی از شهرهای سنتی نیاز دارند؛ شوراهایی با آموزشهای تخصصیتر، نظام نظارتی شفافتر و سازوکار حقوقی مؤثرتر برای جلوگیری از بنبستهای سیاسی. سهند نه باید تنها به عنوان شهری با ساختمانهای جدید و خیابانهای منظم شناخته شود، بلکه باید بهعنوان آزمایشگاهی برای اصلاح ساختار مردمسالاری محلی در کشور دیده شود.
سهند در آینه حکمرانی؛ شهر آینده اما اسیر مدیریت امروز
شاید انحلال شورای سهند پایانی موقت بر یک بحران باشد، اما اگر تجربه آن جدی گرفته نشود، ممکن است آغازگر سلسلهای از ناکامیهای مشابه در دیگر شهرهای جدید کشور باشد. آیندهی سهند و شهرهای همتراز آن، نه در برجها و خیابانهای تازهساز، بلکه در اعتماد شهروندان به نهادهای محلی رقم میخورد. هیچ شهری، حتی اگر با معیارهای سلامت و ایمنی ساخته شود، بدون اعتماد و مشارکت مردم پایدار و زنده نخواهد ماند.